دانشمندي كه حتي از انيشتين هم عجيب و غريبتر بود.

دنيا چيزهاي عجيبي به خود ديده واينكه يكي ازبزرگترين منطق دانان تاريخ دچار بيماري بدگماني و افسردگي

باشد هم يكي از آنهاست. كرت گودل (1987-1955) كه عده زيادي او را پس از ارسطو بزرگترين منطقدان

ميدانند دچاربيماري بدگماني شديدي بود.اومعتقد بود كه همه مردم قصد مسموم كردنش را دارند.حتي همسرش

هم از اين مستثني نبود به همين خاطر دوستان خيلي كمي داشت و در ميان اين اندك آلبرت انيشتين نزديكترين

آنها بود. انيشتين 27 سال از گودل بزرگتر بود اين دو دانشمند در دانشگاه پرينستون همكار بودند و اغلب مسير

دانشگاه تا مركز تحقيقات پيشرفته را قدم زنان با هم طي مي كردند انيشتين در اواخر عمر به يكي گفت :كارش

در مركز تحقيقات پيشرفته برايش چندان اهميتي نداشته بلكه قدم زدنهاي هر روزه‌اش با گودل او را تشويق به

آمدن مي كرده است. گودل هم مانند انيشتين نظريه‌هاي عجيبي ارائه داده است قضيه نا تمام او كه ميان مفاهيم

«اثبات شده» و «حقيقت» تفاوت قائل مي شود.اصول ثابت شده رياضي را همان قدر متحول كرده كه نظريه نسبيت

انيشتين تكامل جامعه علمي را تسريع كرده بود. گودل پيش از روي آوردن به رياضي ومنطق تصميم داشت در

فيزيك نظري تخصص پيدا كند بعدها كم كم به آرزوي خود رسيد درباره«سفر زمان»نظريه هايي ارائه داد كه

بعضي از مفاهيم عجيب نا متعارف تئوري نسبت انيشتين را مورد بررسي و كاوش قرار مي داد. انيشتين گودل

راهمتاي خود مي دانست اين دو نفرازمعدود كساني بودند كه فكرمي كردند به واقع ايده‌هاي يكديگر را ميفهمند

وقتي كه گودل اهل اتريش بود تصميم به شهروندي آمريكا گرفت انيشتين در مقام شاهد آزمون شهرونديش برآمد

و با مداخله انيشتين بود كه گودل به درجه استادي مركز پيشرفته رسيد.برخلاف تمام فعاليتهاي نوين و بنيادين گودل در

زمينه منطق رياضي عده اي از اعضاي مركز ثبات ذهني او را مورد ترديد قرار دادند و ادعا كردند اين مركز

بقدر كافي اشخاص رواني ونامعقول دارد. شايد هيچ گواهي براي شخصيت عجيب گودل قويتر از اين نباشد كه

شخص انيشتن- كه خود معروف به آدم نا متعارف و حواس پرت بود در مقام دفاع از گودل برآمد شايد هيچ
دليلي بر هوش گودل قويتر از احترام و دوستي انيشتين با وي نباشد.